چکیده تاریخ ایران

چکیده تاریخ ایران

خلاصه ای درباره تاریخ ایران از آغاز تا امروز

حدود 3000 سال قبل از میلاد ، ساکنان این خطه در جوامع کوچک گرد آمده و معیشت خود را بر پایه کشاورزی بنا نهاده و تا حدودی شروع به داد و ستد دست ساخته های خود با یکدیگر نمودند.

اقامتگاه ایرانیان قدیم عمدتاً شمال غربی رو به دریاچه ارومیه و دریای خزر ـ رو به مرکز و جنوب غربی در دامنه شرقی سلسله جبال زاگرس ـ تپه سیلک ( نزدیکی کاشان ) جنوب شرقی خطه فارس ـ بخشی از جلگه جنوب شرقی بین النهرین ـ جنوب غربی ایران شامل لرستان و خوزستان کنونی و شوش باستان بوده و نخستین اقوام ساکن جنوب غربی ایران بنام عیلامیان بسیار سختکوش بودن دولت نیرومند عیلام از حدود 3000 سال قبل از میلاد تا سده هفتم قبل ازمیلاد روی کار بود که با تهاجم آشوریان به سر کردگی آشور بانیپال از عرصه روزگار محو شد .

مهاجمان شرقی و غربی و شمالی امپراتوری عیلام که در پی کسب قدرت بودند مانند : سومریان ، اکدیان ، کاسیان ، هوریان ، متیانیان ، کیمریان و سکایان و نیز در ادامه گردش هزاره اول قبل از میلاد ، مادها و پارسیان نیز از ماورای قفقاز و معابر غربی دریای خزر به سرزمین ایران روی آوردند و وارد همان عرصه کارزار شدند . هر دو قوم پارس و ماد در رابطه صلح دوستانه یا جنگ طلبانه ای میان دولتهای عیلام و بابل و آشور مشارکت داشته اند بطوریکه مادها با وارد کردن شکست نهائی بر آشور و انهدام نینوا در سال 612 قبل از میلاد از آ‎ن پیکارها پیروز بیرون آمدند.

در سال 559 قبل از میلاد کوروش بر تخت شاهی پارسیان نشست و دولت آستیاگس پادشاه ماد و پدربزرگ همسر خود را بر انداخت و اکباتانه ( همدان ) پایتخت هخامنشیان را تصرف کرد.

کوروش به تاسیس امپراتوری بزرگ هخامنشی توفیق یافت که گستره اش تقریباً به مرزهای سراسر دنیای متمدن آن زمان محدود می گشت وی به کیش زرتشی معتقد بود و مدار کشورداری اش بر سه اصل استوار بود :

1ـ غمخواری مردمان 

2ـ کارائی سازمانهای دولتی

3ـ پشتیبانی تجارت

داریوش اول گستره امپراتوری پارس را به دورترین مرزهایش رساند و درراه این مقصود به نبرد با یونانیـان پــرداخت وی کاخ جمـشید را در دامــنه کوه رحـمت در مرکز خطه پارس ( نزدیک شیراز کنونی ) با شکوه هر چه بیشتر به پا ساخت تا چون نشانی از شوکت امپراتور در حال بار عـام دادن به فرستـادگان اقوام دست نشانده که با هدایای خود در برابرش صف بسته اند بر جا بماند .

این روش باز نمائی از شوکت شاهانه در بناهای پایتختش شوش با وجود پیشه وران و مصالح برگزیده سراسر امپراتوری به اجرا در آمد و تجمل دربارهای عیلامیان و بابلیان و آشوریان در دستگاه دولت هخامنشی تقلید و تکمیل شد . 

( جاده های شاهی بر قرار شد ـ قوانین تدوین گردید مالیات به میزان سنجیده و رسمی وضع گردید . اوزان و پیمانه ها یکسان سازی و استاندارد گردید و مسئولیت و شرح وظایف برای هر یک از مقامات دیوانی و لشکری تعیین شد ) . قدرت متمرکز در وجود شخصی پادشاه بود که بخشی از این مسئولیت را به ساتراپها یا والیان منتصب از جانب خود می سپرد .

اما عظمت این امپراتوری بتدریج و بر اثر ستمگری جانشینان به پوسیدگی گرائید. اسکندر بر عرصه تاریخ تابیدن گرفت و طی یک سلسله پیکار های طاقت فرسا دولت پارسیان را از پا در آورده و قبل از استقرار نظام کشور داری مورد نظرش در سال 323 قبل از میلاد دیده از جهان فرو بست و میراث هخامنشیان به تاراج رفت .

در دوره حکومت جانشینان اسکندر یعنی سلسله سلوکیان نفوذ یونانی مآبی آمیخته با آداب و رسوم هخامنشی به درجات مختلف در فرهنگ و هنر ایران زمین تاثیر گذارد .

در 250 سال قبل از میلاد ، دولتهای تازه ای در آسیای صغیر ( آنا تولیا ) شکل گرفتند . در مصر سلسله بطلمیوسیان ( از اصل یونانی ) روی کار آمدند . در بلخ کوشانیان به قدرت رسیدند و در ایران نیز اقوامی که از استپ های شمال شرقی خراسان کوچ کرده بودند یا پارتیان یا پارتها متدرجاً به سوی مرکز ایران پیشروی کرده و سرانجام سلوکیان را از مرزهای غربی کشور بیرون راندند و با نام سلسله اشکانیان در سال 238 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی ایران نشستند . اشکانیان تیره ای از نژاد آریائی بودند که نزدیک به پانصد سال تا سال 226 میلادی بر سراسر ایران حکم راندند .اشکانیان یا پارتیان بیشتراز هخامنشیان مرد عمل و کمتر اهل خودنمائی بودند و کمتر اندیشه شوکت و انحصار طلبی در سر داشتند و کشور داری شان با سبکباری بیشتری برگزار می شد . ایشان تجارت را ترویج می کردند و جاده ابریشم از مرکز چین به مغرب زمین برای آنها منبع درآمد کلانی بود ، کشاورزی در مرتبه ای پیشرفته قرار داشت .

درباریان حکومت پنج قرنی ، سلسله اشکانی که در اثر پیکارهای پیاپی با مهاجمان ارمنی و سکائی از سمت شمال غربی و منازعات میان خودی ها دچار ضعف شده بود ، مورد تهدید امیرنشین پارس قرار گرفت که مردمانش دعوی پاسداری پرستشگاه ((آناهیتا )) یا الاهه آب در کیش زرتشت را به سر داشتند در سال 224 میلادی اردشیر اول بر اردوان پنجم پادشاه اشکانی چیره شد و بساط دولتش را از میان برچید . جد اردشیر ساسان نام داشت و نام این سلسله برگرفته از این نام ساسانیان نامیده شد .

ساسانیان اساس کشور داری خود را بار دیگر بر تمرکز قدرت در دست شخص پادشاه گذاردند و شوکت و حشمت مقام سلطنت را مصرانه مورد تاکید قرار دادند و نیز دین رسمی و دولتی را برای عموم اجباری ساختند و طبقه ای از روحانیان بلند مرتبه یا موبدان را به پاسداری از آن گماشتند . بدین ترتیب جامعه به طبقاتی کاملاً متفاوت و متمایز تقسیم شد و اداره امور کشور بر اساس سلسله مراتب مشاغل شکل گرفت .

در زمان شکـست والرین امپـراتور روم از شـاپور اول پسر اردشیر در سال 260 میلادی ، قدرت دولت ساسانی شکست ناپذیرشناخته شد.

شاپور دوم و شاپور اول و خسرو اول ملقب به انوشیروان ( بمعنای صاحب روح جاویدان ) و خسرو دوم ملقب به پرویز همگی از پادشاهان سلسله ساسانی بودند . با توجه به خستگی مردم از جنگ و آزرده از اختلاف طبقاتی شدید و بردگی ، ایرانیان مغلوب اعرابی شدند که متکی به دین اسلام و ایمان راسخ بودند . بدین لحاظ مردم ایران برای برخورداری از رهائی وعده داده شده در آیات قرآن و گفته های مهاجمان ، مسلمانی را با آغوش باز پذیرفتند اسلام موفق به نفوذ ایمان به خدا ، در دلهای ایرانیان گردید و در آداب زندگی مردمان تحولی برانگیخت . نژاد اعراب بطور تصادفی به پیروزی نرسیدند بلکه مغز سازمان اداری در دولت ساسانی پوسیده شد و ناچار پکید . دیوانیان با تحمیل مالیات سنگین و انواع ستمگری ، قانونمندی و حرمت گذاشتن بر حقوق عامه را بر باد فنا دادند . چند سده بعد داستان شیرین کاری شگفت انگیز بهرام گور در شکارگاه ـ رهنمودهای بخردانه انوشیروان در امور مردم داری و خود باختگی های شاه خسرو در عرصه عشق ، الهام بخش شاعری بزرگ چون فردوسی شد. ( قرن دهم میلادی )

شاهنامه همانند همتایان غربی اش ( ایلیاد و ادیسه اثر هومر یونانی سال 1000 قبل از میلاد و با انئید اثر ویرژیل رومی سده اول قبل از میلاد ) ، فضایل باستانی مردمان ایران زمین را با بیانی آرمانی مورد ستایش قرار داده است .

در نظر اکثر مردم قانون فضیلی انتزاعی نیست بلکه عبارتست از رعایت حقوق متساوی برای هر فرد و بعلت اختلاف طبقاتی شدید در پایان سالهای حکومت ساسانی جامعه ایران با اعراب مسلمان بیعت کرده و دین برادری و برابری را پذیرفتند . دو قرن پس از برقراری دولت اسلامی تعدادی از والی نشینان محلی ( دور افتاده از مرکز خلافت در بغداد ) دم از استقلال طلبی زدند . طـاهریـان در خراسان ، صفاریان و سامانیان سلسله هایی بودند که سر از تابعیت مـطلق خلفا بـاز زدند .

سـامـانیـان ( 892 تا 999 بعد از میلاد ) قومی از بومیان محلی و ایرانی تباربودند که قلمرو حکومت خود را از دو پایتخت سمرقند و بخارا تا مرزهای هندوستان و ترکستان و تا نزدیکیهای بغداد بسط دادند و مشوق احیای ادبی خصوصاً زبان فارسی شدند شاعران بزرگی چون رودکی ، دقیقی و حکیم دانشوری در مقام ابن سینا مورد حرمت دربارساسانی قرار گرفتند . 

آل بویه یا دیلمیان ( 932 تا 1056 ) مستقل از مرکز خلافت در بغداد با توکل به نیروی نظامی از خاستگاهشان در جنوب کوههای البرز بپا خاسته و تا سراسر غرب ایران همدان و اصفهان و فارس و حتی میانرودان حکومت خود را گسترش دادند تا جائی که در اندک زمانی مرکز خلافت بغداد را به اشغال خود در آوردند و بدون جنگ حرمت به مقام خلیفه بغداد را ترک کردند . خلیفه مستکفی به هر یک از سه برادران دیلمی که فرماندهی سپاهیان پیروز را بر عهده داشتند لقبی اعطا کرد . جانشین بعدی که ملقب به عضدالدوله شده بود آداب شاهان قدیم ایران را احیاء کرد و با عنوان شاهنشاه سکه زد . 

نهضت سرپیچی از فرمان خلیفه و بدست آوردن استقلال محلی به اوج خود رسید بطوریکه ترکان ساکن نواحی شمال شرقی خراسان که در خدمت امیران محلی بودند ، زمام امور را به دست گرفتند .نخستین گروه ترکان ، غزنویان بودند که چون سیاهی مزدور در خدمت سامانیان بودند ، لکن در فرصت مناسب دعوی اسـتقلال کردند و سـلسله غـزنویان را در غزنه ( افغانستان ) در سال 977 میلادی تاسیس کردند سلطان محمود غزنوی مشهورترین ـ و دمدمی ترین پادشاه شاعر نواز این سلسله بود فردوسی شاهنامه را در زمان وی به نظم در آورد .

با بهبود اوضاع تجارت و کشاورزی زندگی ایرانیان نیز بهبود یافت و نوعی شهرنشینی پیشرفته با فعالیت بازرگانان و پیشه وران بوجود آمد . در عرصه خان خانی آن زمان ناگهانی طلیعه دولت سلجوقی پدیدار گشت ( 1037 تا 1175 میلادی ) بطوریکه غزنویان را از سر راه خود بر داشتند و پانزده سال بعد لقب سلطان را از خلیفه دریافت کردند .

ملکشاه سلجوقی قلمرو دولت را از آسیای میانه تا ماوراءالنهر و دمشق گسترش داد . ضمن اینکه حکومت فاطمیان در مصر و امپراتور بیزانس ( روم شرقی ) نیز قبول کردند مرزهای ایران را به رسمیت بشناسند ، وحدت سیاسی ایران را یکپارچه کرد و محیطی برای فرهنگ پروری و حمایت از دانش و هنر حکمفرما شد در این هنگام ابو حامد غزالی حکیم بلند پایه آموزه های خود را به نگارش در آورد .

خواجه نظام الملک وزیر صاحب تدبیرـ نظام آموزشی ثمر بخشی را در کشور دایر ساخت و در کتاب مشهور خود سیاست نامه حکمت سیاسی و آئین کشور داری را با نثری زیبا تفسیر کرد .

حکیم عمر خیام ریاضی دان ، منجم و شاعر نامدار ، پژوهشهای در علم نجوم کرد و گاهنامه ای با ارزش به جهان عرضه داشت .

لکن در همان زمان بهترین و پر ثمرترین تولیدات فرهنگی بلیه تهاجم مغولان بر سرتاسر ایران نازل شد . هلاگو خان نواده چنگیز به بغداد تاخت و آن پایتخت را به باد غارت گرفت و بساط خلافت عباسیان را از بن بر انداخت . ضمناً فرقه اسماعیلیه معروف به حشیشیان که متهم به آدمکشی ، کفرگوئی و تفرقه اندازی در میان مسلمانان بودند در قلاع کوهستانی از جمله قلعه الموت ، قلع و قمع کرد . غازان خان که با کفایت ترین عضو سلسله ایلخانان شناخته شد، به دین اسلام درآمد و نام محمود برخود نهاد و به پیروی از او بسیاری از مغولان مسلمان شدند . غازان خان بناهای دینی و آموزشی معتبری در تبریز بر پا کرد و مالیاتها را تعدیل نمود وی کشتزارها را به مالکان اصلی شان برگرداند و ضوابط مالی جدیدی برای جلوگیری از ربا خواری و سود جوئی هاب غیر منصفانه برنامه ریزی کرد و تجارت و تولید را تشویق نمود . 

مارکوپولو در سفرنامه اش اشاره می کند مغولان اصول زندگی قبیله ای خود را رها نکردند اما در ایران تا حدودی کافی اختیارات حکومتی را بر عهده ایرانیان محول نمودند .

پس از در گذشت الجایتو که پایتختش را در سلطانیه بنا کرد و در هنرپروری و اسلام دولتی شهره آفاق بود قدرت فرمانروائی مغولان در هم شکست و مردمان نیز از ضعف زمامداران وقت استفاده کرده و سر به طغیان برداشتند . جلا یریان یا ایلکانیان ( آل جلایر ) وارث مستقیم ایلخانان بوده و حکومت خود را در آذربایجان و عراق برقرار کردند ( 1336 تا 1432 میلادی ) سلسله آل مظفر نواحی اصفهان و شیراز را زیر فرمان خود گرفتند . در زمان حکومت شاه شجاع از سلسله آل مظفر ـ حافظ مشهورترین شاعر ایران و زاده شهر شیراز نام آن امیر را در بعضی از ابیات خود جاودانی ساخت . (1314تا 1393 )

شوق برتری طلبی و نبوغ جنگ آوری تیمور ایران را به زیر پای لشکریان او کشید . تیمور با شهامت و شقاوت همگان را زیر فرمان خود در آورد . جنگاوری و هنر پروری دو خصلت برجسته امیر تیمور گورکانی بود بطوریکه وی پایتخت خود سمرقند را پناهگاه هنرمندان قرار داد و در زیبائی این شهر را مشهور نمود . کلاویخو سفرنامه نویس و فرستاده دولت اسپانیا می گوید ، تیمور با استخدام معماران ، پیشه وران از کشورهای همسایه سمرقند را بی همتا ساخت لکن پس از مرگش در سال 1405 میلادی جانشینانش به شرط قبولی فرامانروائی صوری والیان تیموری ، حکومت را به والیان محلی وا گذاشتند .

معماری و نگارگری در نظر جانشینان تیمور ( شاهرخ ـ الغ بیگ ـ بایسنقر ) بسیار اهمیت داشت و آنان بیشتر هنر دوست و هنر پرور بودند تا جنگاور . 

در نیمه دوم قرن پانزدهم میلادی ایرانیان شاهد بازگشت صلح و سامان شدند .

دوسلسله رقیب از طوایف ترکمن یکی قراقویونلو (با تصویرگوسفند سیاه بربیرق شان ) مسلط بر مغرب آذربایجان و مشـرق آنـا تولیا و بخشی از شمـال شـرقی بیـن النهرین ( 137 تا 1469 میلادی ) و دیگری آق قویونلو( با تصویر گوسفند سفید بر بیرق شان) فرمانروائی آذربایجان شرقی و قفقاز و دیاربکر ، سرگرم یک سلسله پیکارهای طولانی شدند ، در ابتدا قراقویونلوها پیشرفت کردند ولی بعداً آق قویونلوها به سرکردگی اوزون حسن ، با شکست جهانشاه قراقویونلوها در سال 1465 ( وی مسجد کبود را در تبریز بنا کرد ) و انقراض سلسله اش به پیروی رسیدند ، اوزون حسن در شهر تبریز بر تخت فرمانروائی نشست .

در سال 1494 میلادی شاه اسماعیل از اخلاف شیخ صفی الدین اردبیلی ( عارف بزرگ ) که در آن زمان نوجوانی 14 ساله بود به سرکردگی طایفه قزلباش ( سرخ سر ) با شیعیانی جان برکف که از میان ترکان آذربایجان و آسیای صغیر برگزیده بود ـ در کمتر از سه سال دشمنان را مغلوب و تا خطه مازندران را به تصرف خود در آورد و حملات ازبکان از مشرق و عثمانیان از مغرب را دفع ساخت پس از وی شاه طهماسب اول و سپس شاه عباس کبیر(1587 تا 1629 میلادی ) لایق ترین پادشاه صفویه به حکومت رسیدند شاه عباس مردی بود ناظر بر کلیه امور کشورش وی احوال مردم ایران را از هر نظر بهبود بخشید .

نگهداری از جاده ها را منظم ساخت در همه جا پل ـ کاروانسرا ـ آب انبار و بازار احداث کرد . اصلاحات بنیادین در حکومت معمول داشت . صاحب منصبان درباری را از بین گرجیان تازه مسلمان انتخاب کرد . ماموریتهای تجاری را به بازرگانان ارمنی سپرد و با هنر پروری فراوان پایتختی به زیبائی اصفهان را ایجاد کرد . 

دو پادشاه آخر این سلسله شاه سلیمان ( 1077 تا 1105 ) و شاه سلطان حسین (1105 تا 1135 )دولت صفویان را به انقراض کشاندند و کشور ایران را دچار هرج و مرج حاصل از فتنه افغان ساختند .

افغانان نتوانستند بر ملت متمدن ایران حکومت کنند و با به حکومت رسیدن نادر شاه آشفتگی ها رو به زوال نهاده لکن به علت جنگها و نزاع های داخلی و خارجی قدرتی یکپارچه برای تشکیل دولت مرکزی در ایران بوجود نیامد .

حکومت نیکخواهانه و کوتاه عمر، سلسله زندیه در شیراز تنها توانست آرامش و آبادانی را در ایالت فارس برقرار سازد که آن هم پس ازمرگ کریمخان به پایان رسید. 

لطفعلی خان نواده برادری کریمخان با آقای محمد خان رئیس ایل قاجار که مقطوع النسلی قهار بود ، رویاروئی یافت و کشته شد و در نتیجه سلسله قاجاریه در ایران حکومت یافت و تا اوایل قرن بیستم در قدرت باقی ماند .

آنگاه سلسله پهلوی به دست رضا شاه تاسیس شد که جانشینی خود را به فرزندش محمدرضا پهلوی سپرد . در سال 1358 هجری شمسی برابر با 1979 میلادی محمدرضا پهلوی از مقام سلطنت به زیر کشیده شد و دولت جمهوری اسلامی برقرار گردید .

در کشاکش ظهور و سقوط حکومتها که بطور اختصار به ذکر آن رفت . بخش عمده ای از دستاوردهای هنری ایران هم چون سنگ تراشی های یادبودی بر بدنه کوههای صخره ای ـ کاخهای شکوهمند شاهی و نیز در دوره های متاخرتر تصویرگری و زینتکاری نسخ خطی یا بافتن قالیهای نفیس و بی همتا در سایه حمایت فرمانروایان و امیران تحقق یافته است ، لیکن بعد از ظهور اسلام ، انواع معماری دینی شکل گرفت و سنتهای استادگری و صناعتگری احیا شده ، و هنرهای تزئینی دیده نواز مانند تذهیب قرآن کریم ـ انواع خوشنویسی انگاره پردازی با حروف کوفی تزئینات گره چینی (گره سازی ) و رگچین موزون آجر و کاشیکاری با نقوش هندسی ، پارچه بافی رنگین ، سفالگری با شکلهای دل انگیز فلزکاری مزین به قلمزنی ـ تصویرگری نسخ خطی ـ جلدسازی مجلل و مانند آن رواج و این همه حاصل دسترنج هنرمندانی متعهد و پاکدل بود که با ذوق و پشتکار خود طیف گسترده و شکوهمند هنر اصالتاً ایرانی را تداوم بخشیدند .

 

دفتر مرکزی

بلوار میرداماد, میدان مادر (محسنی), خیابان وزیری پور, کوچه کاووسی, پلاک26 واحد3

+98 21 22261375-76
+98 21 22261002-03
+98 912 159 1013
+34 628 010 644

info@iranjasminco.com
esrafilshafiezadeh2gmail.com

22272199 21 98+